زندگی نامه آلبرت انیشتین
سه شنبه 87/2/10 3:44 عصر| | نظر
زندگی نامه آلبرت انیشتین
آلبرت انیشتین در چهاردهم مارس 1879 در شهر اولم که شهر متوسطی از ناحیه و ورتمبرگ آلمان بود متولد شد. اما شهر مزبور در زندگی او اهمیتی نداشته است، زیرا یک سال بعد از تولد او خانواده وی از اولم عازم مونیخ گردید. پدر آلبرت ، هرمان انیشتین کارخانه کوچکی برای تولید محصولات الکترو شیمیایی داشت و با کمک برادرش که مدیر فنی کارخانه بود از آن بهرهبرداری میکرد. گر چه در کار معاملات بصیرت کامل نداشت. پدر آلبرت از لحاظ عقاید سیاسی نیز مانند بسیاری از مردم آلمان گر چه با حکومت پروسیها مخالفت داشت، اما امپراتوری جدید آلمان را ستایش میکرد و صدر اعظم آن «بیسمارک» و ژنرال «مولتکه» و امپراتور پیر یعنی «ویلهم اول» را گرامی میداشت.
مادر انیشتین که قبل از ازدواج پائولین کوخ نام داشت بیش از پدر زندگی را جدی میگرفت و زنی بود از اهل هنر و صاحب احساساتی که خاص هنرمندان است و بزرگترین عامل خوشی او در زندگی و وسیله تسلای وی از علم روزگار موسیقی بود. آلبرت کوچولو به هیچ مفهوم کودک اعجوبهای نبود و حتی مدت زیادی طول کشید تا سخن گفتن آموخت، بطوری که پدر و مادرش وحشت زده شدند که مبادا فرزندشان ناقص و غیر عادی باشد. اما بالاخره شروع به حرف زدن کرد، ولی غالباً ساکت و خاموش بود و هرگز بازیهای عادی را که مابین کودکان انجام میگرفت و موجب سرگرمی کودک و محبّت فی مابین میشود را دوست نداشت.
آلبرت مرتباً و هر سال از پس سال دیگر طبق تعالیم کاتولیک تحصیل کرد و از آن لذّت فراوان میبرد وحتّی در مواردی از دروس که به شرعیات و قوانین مذهبی کاتولیک بستگی داشت چنان قوی شد که میتوانست در هر مورد که همشاگردانش قادر نبودند به سؤالهای معلّم جواب دهند او به آنها کمک میکرد.
انیشتین جوان در ده سالگی مدرسه ابتدائی را ترک کرد و در شهر مونیخ به مدرسه متوسطه «لوئیت پول» وارد شد. در مدرسه متوسطه اگر مرتکب خطایی میشدند، راه و رسم تنبیه ایشان آن بود که میبایست بعد از اتمام درس ، تحت نظر یکی از معلّمان ، در کلاس توقیف شوند و با درنظر گرفتن وضع نابهنجار و نفرت انگیز کلاسهای درس ، این اضافه ماندن شکنجهای واقعی محسوب میشد.
ذوق هنری
ذوق هنری انیشتین چنان بود که او وقتی پنج ساله بود، روزی پدرش قطب نمایی جیبی را به وی نشان داد، خاصّیت اسرار آمیز عقربه مغناطیسی در کوک تأثیر عمیقی گذاشت. با وجود آنکه هیچ عامل مرئی در حرکت عقربه تأثیری نداشت، کودک چنین نتیجه گرفت در فضای خالی باید عاملی وجود داشته باشد که اجسام را جذب کند. وقتی که انیشتین پانزده ساله بود حادثهای اتفاق افتاد که جریان زندگی او را به راه جدیدی منحرف ساخت.هرمان پدر او در کار تجارت خویش با مشکلاتی مواجه شد و در پی آن صلاح را در آن دیدند که کارخانه خود را در مونیخ بفروشد و جای دیگری را برای کسب و کار خود ترتیب دهند. از آنجا که وی خوش بین و علاقمند به کسب لذّتهایی بود، تصمیم گرفت که به کشوری مهاجرت کند که زندگی در آن با سعادت بیشتری همراه باشد و به این منظور ایتالیا را انتخاب کرد و در شهر میلان مؤسسه مشابهی را ایجاد کرد. هنگامیکه وارد شهر میلان شدند آلبرت به پدر خود گفت که قصد دارد تابعیت کشور آلمان را ترک گوید. آقای هرمان به وی تذکر داد که این کار زشت و نابهنجار است.
دوران دانشجویی
در این دوران مشهورترین مؤسسه فنی در اروپا مرکزی به استثنای آلمان ، مدرسه دارالفنون سوئیس در شهر زوریخ بوده است. آلبرت در امتحان داوطلبان شرکت کرد، ولی بخاطر اینکه در علوم طبیعی اطلاّعات وسیعی نداشت درامتحان پذیرفته نشد. با این حال مدیر دارالفنون زوریخ تحت تأثیر اطلاّعات وسیع او در ریاضیات واقع شد و از او درخواست کرد که دیپلم متوسطهای را که برای ورود به دارالفنون لازم است در یک مدرسه سوئیسی بدست آورد و او را به مدرسه ممتاز شهر کوچک «آرائو»که با روش جدیدی اداره میشد معرفی کرد.بعد از یک سال اقامت در مدرسه مذبور دیپلم لازم را بدست آورد و در نتیجه بدون امتحان در دارالفنون زوریخ پذیرفته شد. با اینکه درسهای فیزیک دارالفنون آمیخته با هیچگونه عمق فکری نبود، باز هم حضور در آنها آلبرت را تحریک کرد که کتب جستجو کنندگان بزرگ این را مورد مطالعه قرار دهد. او ، آثار استادان کلاسیک فیزیک نظری از قبیل: بولتزمان ، ماکسول و هرتز را با حرص عجیبی مطالعه کرد. شب و روز اوقات او با مطالعه این کتابها میگذشت و ضمن مطالعه آنها با هنر استادانهای آشنا شد که چگونه بنیان ریاضی مستحکمی ساخت. او درست در خاتمه قرن 19 تحصیلات خود راپایان داد و به مسأله مهم تهیه شغل مواجه شد.
از آنجا که نتوانست مقام تدریسی در مدرسه پلی تکنیک بدست آورد، تنها یک راه باقی ماند و آن این بود که چنین شغل و مقامی در مدرسه متوسطهای جستجو کند. اکنون سال 1910 شروع شده و آلبرت بیست و یک سال داشت و تابعیت سوئیس را بدست آورده بود. او در هنگام داوطلب شغل معلّمی خصوصی گردید و پذیرفته شد. انیشتین از کار خود راضی و حتّی خوشبخت بود که میتواند به پرورش جوانان بپردازد، امّا بزودی متوجّه شد معلمّان دیگر نیکی را که او میکارد ضایع و فاسد میکنند و این شغل را ترک کرد.
بعد از این دوران تاریک ، ناگهان نوری درخشید و بعد از مدّتی در دفتر ثبت اختراعات مشغول به کار شد و به شهر «برن» انتقال یافت. کمی بعد از انتقال به شهر برن انیشتین با میلواماریچ همشاگردی قدیم خود در مدرسه پلی تکنیک ازدواج کرد و حاصل آن دو پسر پی در پی بود که اسم پسر بزرگتر را آلبرت گذاشتند. کار انیشتین در دفتر اختراعات خالی از لطف نبود و حتّی بسیار جالب مینمود وظیفه وی آن بود که اختراعات را که به دفتر مذبور میآوردند، مورد آزمایش اوّلیه قرار میداد.
شاید تمرین در همین کار موجب شده بود که وی با قدرت خارق العاده و بیمانند بتواند همواره نتایج اصلی و اساسی هر فرض و نظریه جدیدی را با سرعت درک و استخراج کند. چون انیشتین بخصوص به قوانین کلی فیزیک علاقه داشت و به حقیقت در صدد بود که با کمک محدودی میدان وسیع تجارت را به وجهی منطقی استنتاج کند.
کسب کرسی استادی دانشگاه
در اواخر سال 1910 کرسی فیزیک نظری در دانشگاه آلمانی پراگ خالی شد. انتصاب استادان این قبیل دانشگاهها طبق پیشنهاد دانشکده بوسیله امپراتور اتریش انجام میگرفت که معمولاً حقّ انتخاب خویش را به وزیر فرهنگ وا میگذاشت. تصمیم قطعی برای انتخاب داوطلب ، قبل از همه ، بر عهده فیزیکدانی به نام «آنتون لامپا» بود و او برای انتخاب استاد دو نفر را مدّ نظر داشت که یکی از آنها «کوستاو یائومان» و دیگری «انیشتین» بود. «یائومان» آن را نپذیرفت و پس از کش و قوسهای فراوان انیشتین این مقام را پذیرفت.وی صاحب دو ویژگی بود که موجب گردید وی استاد زبردستی گردد. اوّلین آنها این بود که علاقه فراوان داشت تا برای عدّه بیشتری از همنوعان خود و بخصوص کسانی که در حول و حوش او میزیستهاند مفید باشد. ویژگی دوّم او ذوق هنریش بود که انیشتین را وا می داشت که نه فقط افکار عمومی خود را به نحوی روشن و منطقی مرتّب سازد، بلکه روش تنظیم آنها به نحوی باشد که چه خود او و چه استفاده کنند از نظر جهان شناسی نیز لذّت میبرند.
هدف انیشتین این بود که فضای مطلق را از فیزیک براندازد، نظریه نسبیت سال 1905 که در آن انیشتین فقط به حرکت مستقیم الخط متشابه پرداخته بود، انیشتین با کمک اصل تعادل پدیدههای جدیدی را در مبحث نور پیش بینی کند که قابل مشاهده بودهاند و میتوانست صحت نظریه جدید او را از لحاظ تجربی تأیید کرد.
عزیمت از پراگ
در مدّتی که انیشتین در پراگ تدریس میکرد، نه فقط نظریه جدید خود را درباره غیر وی بنا نهاد بلکه با شدّت بیشتری نظریه خود را درباره کوانتوم نو را که در شهر برن شروع کرده بود، توسعه داد. با همه این تفاصیل انیشتین به دانشگاه پراگ اطّلاع داد که در خاتمه دوره تابستانی سال 1912 خدمت این دانشگاه را ترک کرد. عزیمت ناگهانی انیشتین از شهر پراگ موجب سر و صدای بسیار در این شهر شد، در سر مقاله بزرگترین روزنامه آلمانی شهر پراگ نوشته شد: «که نبوغ و شهرت فوق العاده انیشیتن باعث شد که همکارانش او را مورد شکنجه و آزار قرار دهند و به ناچار شهر پراگ را ترک کرد.»انیشتین عازم شهر زوریخ گردید و در پایان سال 1912 با سمت استادی مدرسه پلی تکنیک زوریخ مشغول به کار شد. شهرت انیشتین به تدریج تا آنجا رسیده بود که بسیاری از مؤسسات و سازمانهای علمی جهان علاقه داشتند که وی به عنوان عضو وابسته با مؤسسه ایشان در ارتباط باشد. سالها بود که مقامات رسمی آلمان کوشش میکردند که شهر برلین نه فقط مرکز قدرت سیاسی و اقتصادی باشد، بلکه در عین حال کانون فعالیت هنری و علمی نیز محسوب گردد، به همین جهت از انیشتین دعوت به عمل آوردند. مدّت کمی بعد از ورود انیشتین به برلین ، انیشتین از زوجه خویش هیلوا که از جنبههای مختلف با او عدم توافق داشت جدا گردید و زندگی را با تجرد میگذارند.
هنگامی که به عضویت آکادمی پادشاهی انتخاب شد، سی و چهار سال سن داشت و نسبت به همکاران خود که از او مسنتر بودند بیش از حد جوان مینمود. در این حال همه انیشتین را در وهله اوّل مردی مؤدب و دوست داشتنی به نظر میآوردند. فعالیت اصلی انیشتین در برلین این بود که با همکاران خویش و یا دانشجویان رشته فیزیک درباره کارهای علمی مصاحبه و مذاکره کند و آنها را در تهیه برنامه جستجوی علمی راهنمایی کند.
انیشتین و جنگ جهانی اول
هنوز یکسال از اقامت انیشتین در برلین نگذشته بود که ماه اوت 1914 جنگ جهانی شروع شد. در مدّت جنگ جهانی اول ، روزنامههای برلین همه روزه از وقایع جنگ و شروع فتوحات ارتش آلمان بود. در عین حال انیشتین در منزل خود با دختر عمه خویش الزا آشنایی پیدا کرد. الزا زنی مهربان و خونگرم بود و همچنین او از شوهر مرحوم سابق خود دو دختر داشت، با اینحال انیشتین با او ازدواج کرد. جنگ بین المللی و شرایط معرفت النفسی که در نتیجه آن بر دنیای علم تحصیل گردید مانع از آن نشد که انیشتین با حرارت فوق العاده به توسعه و تکمیل نظریه ثقل خویش بپردازد.وی با پیمودن راه تفکّری که در پراگ و زوریخ پیش گرفته بود توانست در سال 1916 نظریهای برای ثقل و جاذبه عمومی بنا نهد که مستقل از نظریههای گذشته و از نظر منطقی دارای وحدت کامل بود. اهمیت نظریه جدید به زودی مورد تأیید و توجه دانشمندانی واقع گردید که دارای قدرت خلاق علمی بودند. تأیید تجربی نظریه انیشتین توجّه عموم مردم را به شدّت جلب کرده بود از این پس دیگر انیشتین مردی نبود که فقط مورد توجّه دانشمندان باشد و بس. بزودی وی نیز همچون زمامداران مشهور ممالک ، بازیگران بزرگ سینما و تئاتر شهرت عام بدست آورد.
مسافرتهای انیشتین
تبلیغات مخالف و حملاتی که علیه انیشتین میشد موجب گردید که در تمام ممالک جهان و در همه طبقات اجتماعی توجّه عموم مردم بسوی نظریههای او جلب شود. مفاهیمی که برای تودههای مردم هیچگونه اهمیتی نداشته است و عامه ایشان تقریبا چیزی از آن درک نمیکردند، موضوع مباحث سیاسی گردید. انیشتین در این زمان سفرهای خود را آغاز کرد، ابتدا به هلند ، بعد به کشورهای چک و اسلواکی ، اسپانیا ، فرانسه ، روسیه ، اتریش ، انگلیس ، آمریکا و بسیاری کشورهای دیگر. امّا نکته قابل توجّه این است که وقتی انیشتین و همسر او به بندرگاه نیویورک شدند با استقبال شدید و تظاهرات پر شوری مواجه شدند که به احتمال قوی نظیر آن هرگز هنگام ورود یکی از دانشمندان رخ نداده بود.انیشتین به آسیا و به کشورهای چین ، ژاپن و فلسطین سفر کرده است و این خاتمه سفرهای او بود. درسال 1924 بعد از مسافرتهای متعدد به اکناف جهان انیشتین بار دیگر در برلین مستقر گردید. حملات همچنان بر او ادامه داشت و نظریات او را به عنوان بیان افکار قوم یهود و به سود فاشیسم میدانستند، به این دلیل انیشتین به شهر پرنیستون در آمریکا میرود. بعد از چندی همسرش الزا در سال 1936 از دنیا میرود و خواهر انیشتین که در فلورانس بود به شهر پرنیستون نزد برادرش آمد.
در همین دوران انیشتین تابیعت کشور آمریکا را میپذیرد. انیشتین در سال 1945 طبق قانون بازنشستگی مقام استادی مؤسسه مطالعات عالی پرنیستون را ترک کرد. ولی این تغییر سمت رسمی ، تغییری در روش زندگی و کار او بوجود نیاورد. وی کماکان در پرنیستون بسر میبرد و در مؤسسه مذبور تجسّسات خود را ادامه دهد.
آخرین سالهای زندگی انیشتین
این دوران تجسس در نیمه انزوای شهر پرنیستون با اضطراب و اغتشاش آمیخته شده بود. هنوز ده سال دیگر از زندگی انیشتین باقی مانده بود، لیکن این دوره ده ساله درست مصادف با هنگامی بود که عصر بمب اتمی شروع میگردید و بشریّت تمرین و آموزش خویش را در این زمینه آغاز میکرد. بنابراین مسأله واقعی که برای او مطرح شد موضوع چگونگی پیدایش بمب اتمی نبود، با وجود اینکه منظور ما در اینجا دادن چشم اندازی مختصر از روابط انیشتین با حوادث بزرگ سیاسی آخرین سالهای زندگی او میباشد، باز هم اگر از دو موضوع اساسی یاد نکنیم همین چشم انداز هم ناقص خواهد بود. یکی از آنها نامه مشهور است که وی میبایست برای همکاری خود در شوروی سابق بفرستد و دوم شرح وقایعی است که در اوضاع و احوال فیزیکدانان آمریکایی ، خاصه دانشمندان اتمی ، در داخل مملکت خودشان تغییر بسیار ایجاد کرد.
اکنون میتوانیم بصورت شایستهتری همه آنچه را که گهگاه موجب تیره شدن پایان زندگی وی میشد مشاهده کنیم و سرانجام روز هجدهم آوریل 1955 بزرگترین دانشمند و متفکر قرن بیستم ، پیغمبر صلح و حامی و مدافع محنت دیدگان جهان ، مردی که احتمالأ همراه با ناپلئون و بتهوون مشهورتر از همه مردان جهان بوده است، در شهر پرنیستون واقع در ممالک متحده آمریکای شمالی از زندگی و تفکر و مبارزه دست کشید و از دار دنیا رفت و در گذشت.
-------------------------------------------------------------------------
آلبرت اینشتین زاده ?? مارس ???? در اولم، ورتمبرگ و درگذشته در ?? آوریل، ???? در پرینستون، نیوجرزی، فیزیکدان نظری بود. وی طراح نظریات خاص و عمومی نسبیت بود. علاوه بر این، او دربسط تئوری کوانتوم و مکانیک آماری سهم عمدهای داشت. این در حالیست که انیشتین بیش از همه به خاطر نظریه نسبیت شهرت دارد. (بویژه در همارزی جرم و انرژی، E=mc?) وی به خاطر توضیح تاثیرات فوتوالکتریک در سال ????(« سال باشکوه یا «سال معجزه آسا») و «به خاطر خدماتش به فیزیک»، جایزه نوبل در فیزیک سال ????را دریافت کرد. انیشتین به دلیل تاثیرات چشمگیرش، به عنوان یکی از بزرگترین فیزیکدانانی شناخته میشود که به این جهان پا گذاشتهاند. در فرهنگ عامه، نام انیشتن به مترادف هوش بزرگ و نابغه تبدیل شدهاست.
انیشتین در ?? مارس ???? در ساعت ??:?? صبح به وقت محلی در یک خانواده یهودی در شهر اولم در ورتمبرگ آلمان، واقع در ??? کیلومتری اشتوتگارت بدنیا آمد. پدرش هرمان انیشتین یک فروشنده بود که بعدها یک کارخانه الکتروشیمیایی را تاسیس کرد و مادرش پولین نی کوچ نام داشت. آنها در کنیسه اشتوتگارت-باد با یکدیگر ازدواج کردند.
در زمان تولد، مادر آلبرت به خاطر اینکه سر او بسیار بزرگ بود و حالتی عجیب داشت بسیار نگران بود. هرچند که با رشد او، کم کم بزرگی سرش کمتر به چشم میآمد، اما از عکسهای او معلوم است که کلهاش نسبت به بدنش بزرگتر بوده است؛ به این ویژگی در افرادی که سرهای بزرگی دارند «سربزرگی خوشخیم» گفته میشود که هیچ ارتباطی با بیماری یا مشکلات ادراکی ندارد.
یکی دیگر از مشهورترین جنبههای کودکی انیشتین این است که او خیلی دیرتر از بچههای معمولی صحبت کردن را آغاز کرد. طبق ادعای خود انیشتین، او تا سن سه سالگی حرف زدن را آغاز نکرده بود و بعد از آن هم حتی تا سنین بالاتر از نه سالگی به سختی صحبت میکرد. به دلیل پیشرفت کند کلامی انیشتین، و گرایش او به بیتوجهی به هر موضوعی که در مدرسه برایش خسته کننده بود و در مقابل توجه صرف او به مواردی که برایش جالب بودند باعث شده بود که برخی همچون خدمه منزل انیشتین او را کند ذهن بدانند. البته در زندگی انیشتین، این اولین و آخرین باری نبود که چنین انگها و نظرات آسیب شناسانهای به او نسبت داده میشد.
اعضای خانواده آلبرت، همگی یهودیهایی لاقید بودند و از همین رو، او در یک مدره ابتدایی کاتولیک درس میخواند. او با اصرار مادرش آموزش ویولون میدید. اگرچه او از همان ابتدای کار مشق ویولون را دوست نداشت و در نهایت نیز آنرا کنار گذاشت، اما بعدها آرامش عمیق خود را در سوناتای ویلون موتسارت بدست میآورد.
وقتی انیشتین پنج ساله بود، پدرش به او یک قطبنمای جیبی نشان داد و انیشتین پی برد که در فضای خالی چیزی بر روی سوزن تاثیر میگذارد؛ او بعدها این اتفاق را یکی از تحولآمیزترین اتفاقات زندگیاش توصیف کرد.
در سال ????، دانشجویی به نام مکس تالمود (بعدها به نام تالمی)، که به مدت شش سال پنجشنبه شبها به منزل خانواده انیشتین میآمد، انیشتین را با مهمترین متون علمی و فلسفی آشنا کرد، که از جمله آنها میتوان به «نقد خرد ناب» از کانت اشاره کرد. همچنین در اواخر دوران کودکی و اوایل دوران بزرگسالی، دو عموی او با توصیه و تهیه کتابهایی در زمینه علم، ریاضی و فلسفه، به رشد فکری او کمک میکردند.
در سال ????، در پی ناموفق ماندن کسبوکار هرمان انیشتین در صنعت الکتروشیمی، خانواده انیشتین از مونیخ به پیوا- شهری در ایتالیا در نزدیکی میلان- مهاجرت کردند. انیشتین اولین فعالیت علمی خود را با عنوان «بررسی وضعیت اتر در زمینههای مربوط به مغناطیس»، در همان زمان برای یکی از عموهایش مینوشت. آلبرت برای تمام کردن درسهایش، در مدرسه شبانه روزی مونیخ ماند و پس از آنکه تنها توانست یک ترم را تمام کند در بهار سال ???? دبیرستان را رها کرده و برای پیوستن به خانوادهاش رهسپار پریوا شد. یک سال و نیم پیش از امتحانات نهایی، او بدون اطلاع والدینش و با متقاعد کردن مسئولین مدرسه به اینکه بواسطه یک گواهی پزشکی به او اجازه مرخصی بدهند مدرسه را ترک کرد اما این بدان معنا بود که انیشتین هیچگونه گواهی در تحصیلات متوسطه کسب نکرد. در همان سال یعنی در سن ?? سالگی، او آزمایش ذهنی را که به «آیینه آلبرت انیشتین» شهرت دارد انجام داد. اوپس از خیره شدن به آیینه، آزمایش کرد که اگر با سرعت نور حرکت کند چه اتفاقی برای تصویرش خواهد افتاد؛ نتیجهگیری او مبنی بر اینکه سرعت نور مستقل از بینندهاش است، بعدها به یکی از دو فرضیه نسبیت خاص تبدیل شد.
در آزمون ورودی موسسه فدرال پلی تکنیک زوریخ-که امروزه به ETH زوریخ شهرت دارد- اگرچه امتیاز آلبرت در بخش ریاضی و علوم عالی شد، اما امتیاز پایین او در بخش ادبیات مانع از قبولی وی شد؛ پس از آن خانوادهاش او را به آرائو در سوییس فرستادند تا تحصیلاتش را در آنجا به اتمام برساند؛ پس از آن دیگر معلوم بود که آلبرت آنگونه که پدرش میخواست مهندس الکترونیک نخواهد شد. او در آنجا به مطالعه تئوری الکترومغناطیس که بسیار کم به آن پرداخته شده، مشغول شد و در سال ???? دیپلم خود را دریافت کرد. در این مدت او در منزل خانواده پروفسور یاست وینتلر اقامت کرد و در آنجا به عنوان اولین تجربه عاشقانه، به ماری دختر این خانواده علاقمند شد. مایا، خواهر انیشتین که نزدیکترین همراز او بود بعدها با پسر همان خانواده یعنی پل ازدواج کرد و و دوست او نیز یعنی مایکل بسو با دختر دیگر همان خانواده یعنی آنا وصلت کرد. پس از آن انیشتین در ماه اکتبر در موسسه فدرال پلی تکنیک ثبت نام کرد و به زوریخ رفت؛ در همین حال ماری نیز برای تدریس به اولسبرگ در سوییس رفت. او در همان سال شهروندی خود در ورتمبرگ را لغو کرد.
در بهار سال ????، میلوا ماریخ صربستانی که ابتدا در دانشگاه زوریخ در رشته پزشکی اغاز به تحصیل کرده بود، پس از یک ترم به موسسه فدرال پلی تکنیک آمد تا در آنجا به عنوان تنها زن در آن سال، در رشتهای که انیشتین درس میخواند تحصیلات خود را ادامه دهد. در طی سالهای بعد رابطه ماریخ با انیشتین به یک رابطه عاشقانه تبدیل شد، هرچند که مادر انیشتین به خاطر غیر یهودی بودن، سن بالا و نقص جسمانی ماریخ، به شدت با رابطه آنها مخالف بود.
پس از فارغالتحصیل شدن از دانشگاه، اینشتین نتوانست شغلی در رابطه با تدریس پیدا کند. پدر یکی از همکلاسیهایش به او کمک کرد تا در یکی از دفاتر ثبت اختراع در سوئیس در سال ???? استخدام شود.
وی در خلال جنگ جهانی دوم به آمریکا مهاجرت کرد تا در پروژهای که این کشور به منظور تحقیقات برای ساخت بمب اتمی راهاندازی کرده بود شرکت کند. پس از پایان جنگ و تاسیس اسرائیل به آن کشور مهاجرت کرد و به عنوان عضو هیئت علمی و استاد در دانشگاه عبری اورشلیم به تدرس پرداخت. سرانجام دوباره به آمریکا بازگشت و در شهر پرینستون ساکن شد و در روز هجدهم آوریل ???? در همانجا در گذشت.
وی از کودکی تلاش داشت تا برای عدّه بیشتری از همنوعان خود و بهویژه کسانیکه در حول و حوش او میزیستهاند سودمند باشد. ویژگی دوّم او ذوق هنریش بود که انیشتین را وامیداشت که نه تنها اندیشه کلی مومی خود را به نحوی روشن و منطقی مرتّب سازد بلکه روش تنظیم و بهینهسازی آنها به نحوی باشد که چه خود او و چه مستمعان از نظر جهانشناسی نیز لذّت میبرند. هدف اینشتین این بود که فضای مطلق را از فیزیک براندازد، نظریه نسبیت ???? که در آن اینشتین فقط به حرکت مستقیم الخط متشابه پرداخته بود اینشتین با کمک از اصل تعادل پدیدههای جدیدی را در مبحث نور پیش بینی کند که قابل مشاهده بودهاند و میتوانست صحت نظریه جدید او را از لحاظ تجربی تأیید کرد.
کتاب ها و مقالات آلبرت انیشتین
آرشیوها
-
فوتون
آذرخش
اکتشاف ارشمیدس
تئوری m
پزشکی
نانو تکنولوژی
خطر بزرگ سال 1408
سیاره مریخ
آتشفشان در عطارد
بازی ریاضی سودوکو
تاب خوردن فضا – زمان
آشکارسازی ذرات
پراش صوتی
ایزاک نیوتن
قرص های اکتاسی
خاکهای شور و قلیا
آزمایش تامسون ( محاسبه نسبت بار به جرم الکترون )
تولد تا مرگ ستارگان
گازهای گلخانه ای
نظریه جنبشی گازها
اتم چیست؟
طوفان های مغناطیسی
رقابت فیزیک و متا فیزیک
عجایب عدد هفت!!!!
هدف آفرینش
سفر آرام به مریخ با تخم مرغ گندیده
چرا سوسیالیسم؟؟
طرز کار راکت فضایی
انواع مکانیک در فیزیک
درخشش دانشآموزان ایرانی در المپیاد جهانی نجوم
سرعت فرار از زمین
طرز کار ماهواره
هفت راز فیزیک جدید
باریکه الکترونی
چگاله های گرما
تئوری ریسمان به ما چه می گوید ؟
لیزرهای فضائی
توانایى نور در حرکت دادن مولکول هاى آب
فاصله ماه و زمین؟
میکروسکوپ الکترونی
خبر های فضایی
دکتر حسابی
زندگینامه انیشتین
تولید نوترون
ستاره های نوترونی
گذر زمان در کاینات
گرانش کوانتومی
نسبیت خاص وعام
اگر در سیاهچاله بیفتم چه اتفاقی برای ما
بمب اتمی
پرتوهای آلفا
سوال جالب انیشتین
شق القمر
خنده
چگونگی شکل گیری سیارات
صحت نظریه ی انفجار بزرگ
تعیین اندازه میدان مغناطیسی ستاره
نظریه تابش گرمایی
مکانیک حرکت ماهی ها
قوانین ترمودینامیک
زیر پای فونیکس
قرآن و سیاهچاله ها
نمایی زیبا از آسمان
دانلود آسمان شب
چند تصویر زیبا از کهکشانات و آسمان
رادیو نجوم افتتاح شد.
سیاره زهره
نیروی رایانه و موشک
فرق بین تلسکوپهای شکستی و بازتابی
سحابی چیست؟
نعل اسب کیهانی
نام خود را به ماه بفرستید!!!!!!!!!
خاک مریخ توانایی رشد شلغم را دارد
جهان فرکتالی است
سیارک دوتایی
قبل از بیگ بنگ چه بوده است ؟
کهکشانها
* تلسکوپ های شکستی
اطلاعات در سیاهچاله ها
کارل شوارتسشیلد
المپیاد جهانی نجوم
عینک های آفتابی
عکس هایی از خورشید گرفتگی
بارش برساوشی
منجمی
مشتری
انتقال انرژی الکتریکی بیسیم
شبیه ساز حرکت اجرام سماوی
اشتباه بزرگ انیشتین
نیروی برآر در هواپیما
تلسکوپ فضایی هابل چیست ؟
نسل بعدی سفینه ها